نوروزت همیشه پیروز پسرم
اینم دومین عید و بهار پسری عزیزم. ایشالله 120 تا بهار و با شادی و سلامتی ببینی. نمی دونی چقدر خوشحالم که یه فسقلی خوشگل پای سفره هفت سین همراهه ماست اینم عکس سفره هفت سینمون که تو خیلی دوست داشته از خجالتش دربیای. برای سال تحویلم رفتیم خونه مامان اعظم تا دور هم باشیم ...
نویسنده :
مامی ایلیا
9:44
سیزده بدر ایلیا
انقدر سیزده بدر بهت خوش گذشت و بازی کردی که شب تا بردمت حموم و و شامت و دادم یه دفعه مثله اینکه بیهوش بشی خوابت برد. من و بابات هاج و واج همدیگرو نگاه می کردیم. ...
نویسنده :
مامی ایلیا
9:43
خداحافظ می می
امروز ششمین روزه که دلتنگم.... دلتنگ دادنه شیره ی جونم به عزیزترینم. 30 ام اردیبهشت روز شروع این دلتنگیا بود. آخرین بار ساعت 10:30 روز دوشنبه 30 اردیبهشت بهت شیر دادم و بعد از اون تصمیم گرفتم این قصه رو تموم کنم. برای تو سخت بود ولی برای من سخت تر. یکی از بزرگترین لذتای زندگیم همین دو سالی بود که بهت شیر میدادم. هر چند وقتی تو آغوشت می گرفتم و اون فقط شیر نبود که بهت میدادم همه ی عشقم و همه ی احسا سم و تقدیمت می کردم. دو سه روز اول تو خواب بهونه ی می می تو می گرفتی. من و بابا امین بغلت می کردیم و بعد از خوردن یه کمی آب دوباره می خوابیدی. دلم ریش میشد وقتی با بغض می گفت...
نویسنده :
مامی ایلیا
9:42
ایلیا با بستنی سالار
بابا امین بستنی سالار گرفته بود ولی تو از اونجایی که به قول خودت تُش(ترش) دوست داری دو تا از بستنیا رو برداشتی و مشغول خوردنه رویه اش که ترش بود شدی. کلی باهاشون کیف کردی . من و بابا امینم ضعف می کردیم برای این همه هول زدنت که می خواستی حتما دو تاش و باهم بخوری ...
نویسنده :
مامی ایلیا
9:40
مشهدی ایلیا
13 خرداد همراه مامان اعظم و عمه رفتیم مشهد. این دومین مسافرتت به مشهد بود زائر کوچولو. خیلی خوش گذشت و توام پسر فوق العاده ای بودی. فقط نگران بودم که گرما اذیتت نکنه که خدا رو شکر بخیر گذشت. اونجا که رفتم از امام رضا خواستم نگهدار تو و همه ی کوچولوها باشه تو اون چند روز هر دفعه میرفتیم حرم تو باید آب بازی می کردی ا اینم عکس سه تاییتون با عمو مهدی(شوهر عمه) و بابا امین ...
نویسنده :
مامی ایلیا
9:40
تولد شماره 2
اینم عکسای تولدت که روز جمعه 24 خرداد گرفتیم عزیزم 120 ساله بشی و همیشه تو زندگیت در نهایت سلامت موفق باشی . بازم ترس و هیجان موقع روشن کردن فشفه ها و حالا از هر چی بگذریم چوب شور خوردن بهتر است. چون شازده ی ما کیک دوست نداره ...
نویسنده :
مامی ایلیا
9:39