ایلیا ایلیا ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

طعم زندگی

تولد بهترینم

1393/3/29 18:44
نویسنده : مامی ایلیا
786 بازدید
اشتراک گذاری

ای تنها دلیل رد کردن هر دلیل و ای تنها بهانه ی آوردن هر بهانه

دیوانه ی مهربانی تؤام….

ای بهترین چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوبتر شد که دنیای من شدی

پس برای من بمان و بدان که تو تنها بهانه برای بودنی

به همین سرعت سه ساله شدی ! نور چشمم و همه ی امیدم روزها رو با تو شب میکنم و دل به وجود تو بسته ام . با اومدن تو زندگیم معنای دیگه ای گرفت ازت ممنونم که به دنیای من اومدی تا بتونم عشق مادری و با بند بند وجودم درک کنم. 

از خدا هم بی نهایت ممنونم که من و لایق مادری دونست و تو فرشته ی پاکم و نصیبم کرد 

  امسال هم یه جشن تولد خانوادگی به راه انداختیم و دور هم جمع شدیم تا همه رو تو شادی خودمون سهیم کنم.

یه کارتون هست به اسم من شرور ! و تو عاشق این کارتونی و شخصیتهای زرد بانمکی به اسم مینیون. این شد که امسال تصمیم گرفتم تولدت و با این تم برگزار کنیم.

چند وقتی مشغول کارای فتوشاپی تمت بودم و بعدشم چاپ و بریدنشون با قیچی و خرید کردن و کار با مقوا و قیچی و چسب و باز هم خرید کردن و بردنت به آتلیه و بازم خرید کردن و خندونکچاپ عکسات و در آخر درست کردن پیش غذا و دسر و سالاد و دنگ و فنگ شام تولد و تزئین کردن خونه . و همه اینا به تنهایی کار مشکلی بود و شبا از خستگی نای سرپا وایستادن نداشتم ولی همه ی این کارا به یه لبخند زیبای تو و ذوق و شوقت می ارزید

میز تنقلات 

گوشه ای از تزئینات خونه هر چند از این یه مقوله زیاد عکسی نداریم

شکلات های مید این ایلیازبان

کاپ کیکای دست ساز عمه 

کلاه شازده پسرم و کلاه بقیه بچه ها که زیر کلاه شماست

چاقو و کفگیر کیک و یه گوشه از جعبه دستمال کاغذیخندونک

آویز خوش آمدید جلوی در ورودی

ریسه هپی برت دی که چون روی پرده نصب شده بود(به علت نداشتن دیوار خالی ! ) خیلی جلوه نداشت و البته کیفیت عکس هم داغونههیس

اینم پسر تازه از خواب بیدار شده و کمی تا قسمتی عنق من

گوشه ای از هنرنمایی های مامان راضی

اینم یه گوشه ی دیگه اش خخخخ

نمایی از بساط شام

ایلیا و دوستان کلاه به سر

بریدن کیک توسط مینیون ایلیا

آراد جون عمه.  وقتی اومدن کلاهش و بذارن سرش ترسید و این بود که به صورت انفرادی در بغل پدر افتخار به عکس گرفتن دادن 

و در آخر عکس گل پسرم که به عنوان گیفت تقدیم مهمونا شد

واین بود سومین تولد ایلیای عزیز من که به خوبی و خوشی تموم شد

 

 

 

 

 

پسندها (4)

نظرات (5)

شیوا
2 تیر 93 0:32
تولدت مبارک مهندس کوجولو عزیز خاله امیدوارم بهترین لحظاتو زیر سایه پدر و مادر تجربه کنی مرسی شیوا جون رهای نازم و ببوس
مامان فرشته های آسمانی
2 تیر 93 10:52
تولدت مبارک ایلیا جون ایشالله همیشه سالم باشی مرسی دوست عزیزم فرشنه هات و ببوس
مامان اعظم
3 تیر 93 9:09
تولدت مبارک عزیزم مرسی گلم
مامان فرشته ها ی آسمانی
25 مرداد 93 7:30
سلام خوبید؟ ایلیاجون خوبه ؟کم پیدا؟ سلام عزیزم مرسی دو تا کوچولوی ناز شما خوبن؟
مامان فرشته ها ی آسمانی
25 مرداد 93 7:31
سلام از پست جدید خبری نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سلام عزیزم . چرا یه مقدار درگیر مراسمای عروسی اقوام بودیم بزدوی پست جدید میزارم مرسی که به یاد ما هستین
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به طعم زندگی می باشد